ناتمامی – زهرا عبدی

رمان با روایت داستان غیب شدن لیان هم اتاقی راوی آغاز می‌شود و تلاش برای یافتن او ادامه می‌یابد. در بخش‌های متفاوت از زبان شخصیت‌های اصلی داستان تعریف می‌شود و روندی خیالی یا دور از ذهن را دنبال نمی‌کند. تشبیه‌ها و توصیف‌های حالات، افراد و محیط‌ها تازگی دارند و از کلیشه‌های همیشگی استفاده نشده است که کتاب را جذاب‌تر کرده است.
به عنوان اولین اثری که از زهرا عبدی نویسنده این کتاب خوانده ام قطعا تمایل به خواندن کتاب‌های دیگر این نویسنده و کتاب‌های آینده او را پیدا کردم و به نظرم جزء کتاب‌هایی هست که پس از پایان دادن آن احساس به دست آوردن تجربه‌ی زندگی دیگری را خواهید داشت.
قسمت جالب خواندن این کتاب برای من، زمان بندی کردن زمان مطالعه‌ام بود. پیش از این برای مطالعه هر کتابی تا زمانی که در حال و هوای خواندن نبودم کتابی را دست نمی‌گرفتم و زمان برای اتمام نداشتم و تا موقعی که حوصله آن را داشتم ادامه می‌دادم. برای این کتاب هر روز به مدت یک ساعت مطالعه کردم و پیشرفتم را در گودریدز ثبت کردم تا برای خودم احساس مسئولیت برای پیشرفت در مطالعه ایجاد کنم و اولین کتابی بود که از اردیبهشت ۹۷ پس از خرید از نمایشگاه کتاب تهران مانده بود تا حالا به این شکل تمام شود، کتاب ناتمامی.
کتاب پاراگراف‌ها و خط‌های زیادی دارد که دوست داشته باشید با مداد زیر آن را خط بکشید و در حافظه کتاب ثبتش کنید، دو قسمتی از آن که به نظرم زیبا بود پاراگراف‌های زیر بودند:

اصلا هر کسی که مجبور شود از جایی به جایی کوچ کند، خودش را از خودش جا می‌گذارد و می‌شود دیگری و دیگری یعنی تویی که تصمیم می‌گیرد چه‌قدر از خودت، ته کاسه‌ات، باقی بماند.

می‌گویند برمی‌گردیم اما تقریبا هیچ رفته‌ای برنمی‌گردد. وطن فقط در شعرها وطن است، آن هم در سرزمینی که از هر دو نفر، سه نفر شاعرند.