کتاب مردی به نام اُوه روایت کننده فردی است غیر قابل انعطاف که به شدت به نظم، اصول و روند کار اعتقاد دارد. سلایق و نظراتش را منطقی و غیر قابل ایراد میداند و مواقعی که در موقعیتهایی قرار بگیرد که خلاف عقاید او کاری در حال انجام باشد به شدت عصبانی میشود و از کوره در میرود. در حالی که موقعیتهایی برای او پیش میآید که عمیقا برای او خوشآیند هستند ولی با روند فکری او تضاد دارند و او عقاید خود را به صورت موردی زیر پا میگذارد بدون آنکه توجیهی برای اصولش داشته باشد.
داستان از ۴۰ قسمت تشکیل شده است که ساختار آن در هم تنیده و مرتبط هستند و خواننده را برای ادامه خواندن کتاب ترقیب میکند. کتاب در ژانر سینمایی میتواند در بخشهایی مانند خانوداگی و کمدی قرار بگیرد و قادر خواهد بود پیامهای روشنی برای مخاطبش داشته باشد. اگر چه اُوه مردی به نظر خود رای میرسد اما میتوان با دیدی انتقادی نسبت خود، عادات و عقایدی در خود پیدا کنیم که فارغ از دلیلی منطقی به آن وابسته شدهایم و آن را انتخاب مسلم برای همه و خود میدانیم، مثل خرید ساب برای اُوه.
من کتاب ترجمه حسین تهرانی از نشر چشمه را خواندهام و در مجموع کتاب بیشتر روایت کننده داستان است تا توصیف چهرههای و مکانهای و موقعیتها. زبانی روان دارد که همین سادگی و روان بودن آن میتواند یکی از دلایل موفقیت نویسنده این کتاب، فردریک بکمن در فروش جهانی این کتاب باشد. این در مقابل آثاری قرار میگیرد که آشنایی نداشتن با زبان اصلی کتاب و عبارات و تمثیلهای آن زبان میتواند در درک مفهوم و قصد نویسنده ولو با ترجمه روان اخلال ایجاد کند.